این اقدام گام مهمی است که به آزادسازی بخش مخابرات کشور منجر میشود و باید منتظر بود که تحولی مهم و جدی در این بخش با آزادسازی و حذف مقررات رخ دهد.
بخش مخابرات بهشدت تحتتأثیر فناوریهای روز است و با هر تغییر در این زمینه انحصار کاهش مییابد و رشد و توسعه خدمات مخابراتی در سراسر جهان تحتتأثیر قرار میگیرد. بهدلیل نقش مهم فناوری در این بخش با خصوصی شدن باید در انتظار تحول وسیع و جدی در این بخش بود. در واقع با خصوصی شدن، شرکت مخابرات کشور وارد عصر نوین ارتباطات شده است.
صابر فیضی مدیرعامل شرکت مخابرات ایران آخرین مدیر دولتی در این شرکت است که تا زمان خصوصیسازی کامل این شرکت که زمانمشخصی برای آن تعیین نشده است در این سمت باقی خواهد ماند و این شرکت را به سهامداران آینده و تصمیمهای آنان خواهد سپرد.
- آیا برای خصوصیسازی با مقاومتی مواجه نیستید؟ مقاومت در برابر تغییر طبیعی است و قابل پیشبینی است ولی برخی سازمانیافته و هدفمند در مقابل روند خصوصیسازی مقاومت میکنند!
قانون اجرایی اصل 44 ابلاغ شده و برای همه لازمالاجراست. برخی مطالبی که در این قانون اعلام شده جالب است و مهمترین آن خصوصیسازی بخشهای اعلام شده در این قانون تا سال 93 است. مخابرات هم جزء این بخشهاست. از صدر اصل 44 هم تاکید شده که 80 درصد باید تا این زمان واگذار شود.سال 85 وقتی مصوبه هیات دولت را گرفتیم برای خیلیها سخت بود وآن را عملی نمیدانستند. خیلیها با صراحت دولت را متهم میکردند که مصوبه دارد ولی اجرا نمیکند.اما اصرار دولت و سخنان مقام معظم رهبری در سال 85 باعث شد موضوع بهطور جدی پیگیری شود. به هر حال، به هر مشکلی برخوردیم، با تصویب مقررات لازم از سوی دولت مشکل برطرف شد.
- یعنی هیچ مقاومتی نبود؟
مشکلات بهطور کلی این بود که ساختار دولتی مخابرات آمادگی لازم برای خصوصیسازی را نداشت؛ یعنی کارکردن براساس قانون تجارت را باور نداشت. برای ورود به بورس کارهای فنی و توسعهای مهم و تاثیرگذار نیست. شاخه مالی خیلی مهم است که همه براساس قانون محاسبات عمومی است و ما سال اول با بورس همزبان نبودیم. دوم اینکه ساختار پیری است. 10 سال است که استخدام نداریم. این ساختار را تغییردادن، کار خیلی سختی است. برای همکاران مالی ما یا همکاران فنی که باید اطلاعات را بدانند و هرسهماه یک بار گزارش مالی بدهند عملی نبود و خیلی سخت بود.
- این که میفرمایید یک مقاومت طبیعی و ذاتی سیستم است. ولی مقاومتهایی هم وجود دارد که هدفمند است و خواهان تاخیر درکار است تا تصمیماتی گرفته شود و یا تغییراتی در مدیریتها داده شود و...؟
این مقاومت هم بود ولی در داخل محسوس نبود؛ نشانههای آن از خارج از سیستم میآمد. مشخص بود که افرادی خارج از مجموعه، مسائل بیرونی را هدایت میکردند. مقاومتهای بیرونی بود. مسئله انحصار که مطرح شد از این نوع بود و یا نحوه واگذاری شرکتها بهصورت انحصاری که مطرح میکردند نیز از این دسته بود، ولی چون عموم دستاندرکاران به این مسائل اعتقاد نداشتند این مقاومتها تاثیر نداشت.
ما برای ایجاد شرایط ذهنی لازم جلسههای مختلفی را تدارک دیدیم که باید همه همکاران را توجیه میکردیم که بالای 100 جلسه گذاشتیم و همه را توجیه کردیم که باید در شرایط گذار بپذیرند که وضعیت تا رسیدن به شرایط خصوصی متفاوت است و باید برای مثال حقوق پایین را بپذیرند، ولی قوانین دستوپاگیر زیادی در راه خصوصیسازی داریم. یکی از مشکلات که با ابلاغ قانون اجرای اصل 44 حل شد، بحث اساسنامه بود. ما به اساسنامه رسیدیم و قراربود که سهامی عام شود ولی اجازه تغییر اساسنامه در قانون داده نشده بود. ما قصد داشتیم که افزایش سرمایه دهیم؛ باید براساس قانون تجارت این کار را انجام دهیم. رفتیم ثبت شرکتها که گفتند باید بورس مجوز بدهد، به بورس مراجعه کردیم، از بورس نامه گرفتیم برای ثبت و در شرایطی بودیم که هیچ آمادگیای نداشتیم.
- در این مدت همه شرایطی را که بخش خصوصی از آن ابراز نارضایتی میکند تجربه کردید؟
بله. البته به هر شکلی بود این روند دشوار را طی کردیم و به کاروان خصوصیسازی پیوستیم.
- هنوز در مورد مسئله انحصار سؤالهایی وجود دارد. شرکتی به بزرگی مخابرات با سابقه طولانی دولتی وقتی به بخشخصوصی میپیوندد، میتواند از نفوذ ویژه و خاصی برخوردار باشد و بخش خصوصی را محدود کند؛ با تجهیزات فراوان و برخی دیگر از امکانات. آیا این موضوع بهخودی خود به انحصار نمیانجامد؟
بله این بحث مطرح است و حتی از سوی اتاق بازرگانی کشورهم مطرح شد، ولی فناوریهای جدید مخابراتی این انحصار را از بین میبرد. در واقع این مسائل از این بابت مطرح میشود که اطلاعات محدود است. برای مثال مطرح شد که چون مخابرات کابل مسی در اختیار دارد اینترنت پرسرعت را در انحصار خواهد داشت، ولی این مسئله عملی نیست. نخست اینکه کابل مسی بیش از دوتا خط اینترنت پرسرعت را نمیتواند عملی کند و اگر خط سوم هم به این سیم اضافه شود خدمات از کیفیت کافی برخوردار نیست. درعین حال این خط سیمی نیز تا زمانی پاسخگو است که مجوز خدمات مخابرات بدون سیم داده نشود که در حال واگذاری است. دنیا رفته به روی فرکانسهای مخابراتی و دیگر کسی مس را دفن نمیکند. متأسفانه ما این کار را کردهایم و هزینههای زیادی را از اموال ملت دفن کردیم بهعنوان کابل مسی.
- بله فناوریهای جدید زمانی که وارد شود بهطور عملی انحصار را از بین میبرد. ولی به شرکت مخابرات خصوصی حکم شده که برای توسعه روستایی و مناطقی که سودآور نیست سرمایهگذاری کند. این توسعه و یارانهای که داده میشود عدمتعادلی در بازار با بخش خصوصی ایجاد نمیکند؟
ما در پروانه 2 تا بند داریم که این مسائل را حل کرده است. بند اصلی این است که هزینه اجرای طرحها در مناطق محروم و زیانده را از زمانی که شرکت مخابرات پروانهاش صادر شده است دولت میپردازد؛ چه هزینه توسعه و چه هزینه نگهداری. این نکتهای منفی است برای شرکت مخابرات خصوصی و نقطه مثبتی نیست که برای ما ایجاد شده است.
- خوب اگر منفی است در قیمت سهام شما تاثیر میگذارد و در کار شما تاثیر مناسبی ندارد؛ حتی تاثیر روانی منفی دارد.
نه چون هم هزینه توسعه یا نگهداری را دولت میدهد تاثیری در این مسئله ندارد. مسئله دیگری که در این مورد تاثیر دارد و نکته دومی است که مشکل را حل میکند این است که در پروانه ما تاکید شده است شرکت مخابرات خصوصی باید به شرکتهایی که از دولت برای فعالیتهای مخابراتی مجوز دریافت میکنند خدمات بدهد و ما نمیتوانیم از ارائه خدمات سرباز بزنیم. براین مسئله سازمان تنظیم مقررات نظارت میکند و در مقابل دریافت مبلغی که سازمان تنظیم مقررات مشخص میکند خدمات لازم را باید ارائه کنیم.
- در مورد بدهیها و ودیعههای شرکت مخابرات چه تصمیمی گرفته شد؟ این مسئله به هرحال در شرایط خصوصی بودن در قیمت سهام شما تاثیر دارد و بر فعالیت شما تاثیر خواهد داشت. در واقع در شرایط خصوصی باید همه موانع و مشکلات حلوفصل شود.
ما با کسر بدهیها به بخش خصوصی عرضه شدهایم. ما به میزان داراییهایی که داریم واگذار شدهایم و نه با بدهیها. البته تعهدات بدهیها برعهده ما وجود دارد و هر زمان که مشترک خط را پس بدهد طلب وی پرداخت میشود.
- چرا مسئله تسویه بدهیها با سهام را دنبال نمیکنید؟
این متأسفانه عملی نبود. اول اعلام شد که با فرمهای تقاضای مشترکان نمیتوانید انجام بدهید. دومین مسئله اینکه با توجه به افزایش تعداد سهام خرد در این شرکت با مشکلاتی مواجه میشدیم که در مدیریت شرکت تاثیر میگذاشت و ممکن بود که شرکت همچنان دولتی بماند.
- به این ترتیب سهام مخابرات به چه شکل تقسیم میشود؟
20 درصد دولتی، 20 درصد تعاونیهای استانی که در اختیار سهام عدالت است، 5 درصد برای کشف قیمت و 5 درصد برای کارکنان. بقیه سهام که باقی میماند براساس تصمیم سازمان خصوصیسازی و دولت به شکلهای مختلف به نحوی تقسیم میشود که به خریداران امکان اعمال مدیریت بدهد.
- پروانه صادره شما اجرایی شده است ولی هنوز مطالبی که اعلام کردید از جمله در مورد کاهش قیمت تلفن ثابت هنوز عملی نشده است؟
برای همه استانها اعلام کردیم که از 29 تیرماه پروانه اجرایی شود. برای برخی مراکز بهدلیل آییننامه اجرایی مشکلاتی وجود داشت که عملی نشد. در جلسههایی که برگزار میشود مشکلات را حل میکنیم و زمان اجرای آن نیز از 29 تیر است. بنابراین از این تاریخ اگر پول اضافهای گرفته باشند باید پس بدهند.
- در پروانه فعالیت شما چه مسائل مهم دیگری هست که قابل ذکر است؟
مسائل مهم پروانه این است که مارا برای توسعه در برخی بخشها محدود میکند به اعداد تعیینشده. در مورد تلفن همراه باید تنها 38 میلیون مشترک واگذار کنیم. در مورد تلفن ثابت تا سقف 30 میلیون و در مورد فناوری اطلاعات محدودیت مشتری نداریم. ولی در شرایط حاضر در برخی موارد خدمات وارد نمیشویم چون بخش خصوصی وارد شده و امکان رقابت نداریم.
نکته جالب دیگر این است که درآمد دولت از شرکت مخابرات خصوصی افزایش مییابد. این میزان افزایش حدود 400 میلیارد تومان است. این فقط در سال 87 است. این براساس درآمدی است که درصدی از آن درآمد به دولت داده میشود. در تلفن سیار 1/28 درصد و 3 درصد در کارهای اجباری و توسعه روستایی 3 درصد دریافت میشود که اگر طرحهای توسعه را اجرا کردیم بهخود شرکت پسداده میشود و اگر نه دریافت میشود. در مورد تلفن ثابت نیز 8 درصد در آمد را به دولت خواهیم داد. 5 درصد درآمد در فناوری اطلاعات را نیز براساس پروانه باید به دولت بدهیم. هر میزان که در تعرفهها تغییر ایجاد شود درآمد دولت هم به همین میزان تحتتأثیر قرار میگیرد.
- شما بهعنوان مدیرعامل شرکت درحال خصوصی مخابرات چه پیشبینی از آینده فعالیت این بخش دارید و چه زمانی بهطور کامل خصوصی میشوید؟
با خصوصی شدن شرکت مخابرات فعالیتهای ما به سوی خدمات بهتر، با کیفیت و با سود بیشتر هدایت میشود. رقابت تشدید میشود و در مقابل دیگر نهادهای بخش خصوصی که از چابکی بیشتری برخوردارند و توان رقابت بیشتری دارند ما باید تلاش بیشتری انجام بدهیم که بتوانیم در بازار فعالیت کنیم و ارتباطات کشور رشد فزایندهای خواهد داشت.زمانی که تا 51 درصد از سهام ما به بخش خصوصی واگذار شد ما خصوصی خواهیم شد.
در این شرایط با اختیارات کامل امکان تغییر قوانین و مقررات داخلی به سود کارایی بیشتر و بهره برداری از فناوریهای بالا پیش خواهیم رفت. البته حتی اگر سهام ما به 51 درصد برسد و خصوصی هم بشویم تا زمانیکه تفکر خصوصی بر سازمان ما حاکم شود نیاز به زمان داریم، این تصور که ما از بخش خصوصی جلوتر هستیم درست نیست.